باسلام.امیدوارم که حالتون خوب باشه ماه محرم از دیروز شروع شده و روزا یه حال و هوای دیگه داره.منو بابایی و هستی برا محرم آماده شدیم و دوست داریم عزاداریها رو شرکت کنیم البته هستی وقتی میخاد بیرون بره هیج لباس گرمی نمیپوشه و به هیچ صراطی مستقیم نیست. و کلی منو بابایی باهاش دعوا داریم و موندم تو این روزا باید چیکار کنم؟؟؟؟ و تازه گیر میده که برام عروسکی بخرین (بستی عروسکی)و این مازاد بر ماجرا میشه و حسابی مارو کلافه میکنه .تازه اگه براش نخریم میزنه زیر گریه و حسابی اشک میریزه .برا همین سعی میکنیم باانواع خوردنیهای دیگه مشغولش کنیم تا یاد بستنی نیافته.هستی خوشگلم باندازه تمام دنیا دوست دارم و فقط قلبم براتو و بابایی میزنه ...